آیا سازمان مجاهدین به بلوغ سیاسی رسیده است ، یا همچنان در گهواره باقی می ماند و دلخوش اسباب بازیهای خود و مشغول عناد و لجبازی با معلم......گردش زمان می باشد، آیا متنبه شده اند یا هنوز قصد دارند بر موضع خود پافشاری نمایند، آیا رژیم آخوندی ،این سازمان را به دامان خشونت انداخت یا ساختار درون سازمانی غلط بود و سیاست گذاران آن سازمان ،همچون خمینی که نتوانست از بستر آماده ی سیاست سازندگی ،استفاده ی بهینه نماید و با برداشت غلط خود باعث به انحراف کشاندن جوانان مخلص شد ،آنان هم دچار آن می شوند . این سازمان و رهبرانش آنچنان عملکرد غلطی از خود نشان دادند که برای همیشه ،همچون رژیم آخوندی آچمز شدند ،آیا واقعا رهبران این سازمان از درک شرایط عاجز و درمانده هستند و نمی توانند بفهمند که به حاشیه رانده شدن آنها نه به وسیله ی رژیم واپسگرای آخوندی است ،بلکه حاصل طرز تفکر واپسگرایانه ی خود آنهاست، معلول علت عقب ماندگی ذهنی سیاست بازان و محاسبات غلط ،ناپخته و دور مانده از درک جامعه و خواسته های آنان است .
آیا خارج شدن از لیست تروریستها یک دستاورد جامعه ی جهانی است یا مقدمه ای برای فرصت سوزی دیگر ،اگر این سازمان و رهبران آن نخواهند ....... وظیفه ی اعضای آن ایجاب می کند که در قدم اول ،خواستار تغییر عمده از ریز تا کلان ، در سازمان شوند و به صف نهضت بپیوندند، قدم اول تغییر هر دو بخش نام سازمان ،که از دو کلمه ی نا مانوس عربی که یاد آور راهزنی های صدر اسلام و بخش دوم یاد آور جنایات استالین است و بعد تغییر مرام نامه و اساسنامه ی حزبی است ،که باید بر اساس اصول دموکراتیک تعریف شده باشد و در آخر مثل یک حزب سیاسی (فقط سیاسی) انتخابات برگزار نمایند و فرصت بدهند جوانان با فکر جوان و به دور از گرایشات ایدئولوژیک برای خط مشی آینده ی آن تصمیم گیری نمایند و آقای رجوی هم مثل همه ی سیاستمداران با تجربه برای بازنشستگی خود ومریم خانم برنامه ریزی نماید. باشد که با این تصمیم مهم نام نیکی از خود به جا گذارد و چون خامنه ای دچار وسوسه ی قدرت نشود.
آیا خارج شدن از لیست تروریستها یک دستاورد جامعه ی جهانی است یا مقدمه ای برای فرصت سوزی دیگر ،اگر این سازمان و رهبران آن نخواهند ....... وظیفه ی اعضای آن ایجاب می کند که در قدم اول ،خواستار تغییر عمده از ریز تا کلان ، در سازمان شوند و به صف نهضت بپیوندند، قدم اول تغییر هر دو بخش نام سازمان ،که از دو کلمه ی نا مانوس عربی که یاد آور راهزنی های صدر اسلام و بخش دوم یاد آور جنایات استالین است و بعد تغییر مرام نامه و اساسنامه ی حزبی است ،که باید بر اساس اصول دموکراتیک تعریف شده باشد و در آخر مثل یک حزب سیاسی (فقط سیاسی) انتخابات برگزار نمایند و فرصت بدهند جوانان با فکر جوان و به دور از گرایشات ایدئولوژیک برای خط مشی آینده ی آن تصمیم گیری نمایند و آقای رجوی هم مثل همه ی سیاستمداران با تجربه برای بازنشستگی خود ومریم خانم برنامه ریزی نماید. باشد که با این تصمیم مهم نام نیکی از خود به جا گذارد و چون خامنه ای دچار وسوسه ی قدرت نشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر